نوشته شده توسط : کاظم رستمی

وقتی که همه ی دنیایت آشوب است

سکوت کن

به احترام لحظاتی که باید

در چهاردیواری ذهنمان

به شکستن دلهایی بیاندیشیم

که دیگر نیستیم

من

به تاراج دلی سکوت نکرده ام

...



:: بازدید از این مطلب : 665
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

باز روزی گذشت

و من هنوز در خاطراتم مبهوت

نگاه کودکی گرسنه

که جنگ خانمانش را به آتش کشیده است

و خیابان ها خوب می دانند

بمبی که روی سرمان خراب می شود

چند نفر را به دیار باقی خواهد فرستاد

قهوه ها بوی لجن می دهند

و چایی ها بوی بادام تلخ

تلخ تر از همه ی رؤیاهای به حقیقت نرسیده

دم از دموکراسی زدن حرف عاقلانه ای نیست

وقتی امروز نفسهای آخر را بکشی



:: بازدید از این مطلب : 637
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

یادمان نرود

کودکی زیر آوار جان می دهد

و کودکی گرسنه نمی تواند

چشمانش را روی هم بگذارد

دردها که زیاد شوند

خودم را گم می کنم

من دکتر نیستم

من تنها می توانم خوب بشنوم

از عمق ادراکی که می نویسد

دیروز کودکی زیر آوار جان داد

امروز مرثیه ای می نویسند

فردا روز خاک سپاری است



:: بازدید از این مطلب : 632
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 3 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

دنیا جایی برای من ندارد

من فعل خاموشم

من نهاد خاموشم

همچنان باید در لاک غرورم

همه نداشته هایم را بنویسم

من آواز تو را با تندیسی از این عشق

روی دیوارهای شهری می نویسم که تو را غارت کرد

که تو را سوزانید

دنیا جایی برای من ندارد

وقتی که تو در لاک داشته هایت غرق نداشته هایت می شوی

ومن باید باز تو را بنویسم

 



:: برچسب‌ها: جایی , , , , ,
:: بازدید از این مطلب : 525
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 25 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

زمان می گذرد

و ما از هم دور می شویم

تو در آنطرف شهر به چیزی فکر می کنی

ومن مات این لحظه

خورشید که غروب کند

دلت خواهد گرفت

و شب پره ها را به میهمانی فرا خواهی خواند

دنیای تو همانند دنیای من

کاغذی است

با آب خراب می شود

و گردو خاک پیرش می کند

در این لحظه دنبال پناهی می گردم

که همه چیز من است

اما دریغ

اما دریغ

 

 



:: برچسب‌ها: پناه ,
:: بازدید از این مطلب : 968
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 608
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 26 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 854
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

کوچه ها تو را امتداد می یابند

وتو در پستوی خیالت

آرزوهایت را در بادبادکی می ریزی

پرواز ترسیم قشنگی است

برای ژانوالژان کوچک قصه های من

من خوابهایم را در صندوقی چوبی می ریزم

و به پوسیدن آنها می اندیشم

از عالیجناب های این شهر

تا عالیجناب های شهر تو

بدبختیها را مرور می کنم

و خوشبختی ها را فراموش می کنم

...

 



:: بازدید از این مطلب : 611
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 مهر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی
همه دنیا با تو بد می شود تو هم بد می شوی آنوقت آرزوی مرگ خواهی کرد با قدمهایت برای مردن فال خواهی گرفت

:: بازدید از این مطلب : 639
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 مهر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی
متولد شدیم با پاییز برای پاییز

:: بازدید از این مطلب : 1009
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 مهر 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

با تشکر از همه دوستانی که به وب من سر می زنند



:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 فروردين 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

می خواهم کز کنم

درون آلبومی با عکسهای خاطرات

بغض خواهم کرد به مادربزرگی که

چند خیابان آنطرف تر نفس می کشد

و مرا می خواند به فاتحه خوانی

رسم این نبود

رسم این نبود

سبزه ها هر روز زرد می شوند

و سیزده عدد نحسی نیست

که که نحسش کردیم

گناه بچه ای که پدرش در زندان نفس می کشد چیست

وتقدیر درختهای گیلاس بدون باغبان

آیا هنوز در تصورات شما جایی دارند سالمندان

و ساختمانهایی که تنهایی را در خود جا می دهند



:: بازدید از این مطلب : 1066
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 فروردين 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 641
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

mezakimatsor@yahoo.com

mezak.blogfa.com

kazemrostami99@gmail.com



:: بازدید از این مطلب : 1009
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 11 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

بیهوده می روی

 



:: بازدید از این مطلب : 826
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 11 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

کمی بایست

ترانه هایم را گوش کن

جاده ها همچنان هستند

من هستم

تو هستی

اما ساعتی دیگر نیستیم

جاده ها هستند

این کاغذهای سفید

این صندلی های موازی

این نگاههای ممتد

مرا از تو دور می کنند

تو را از من

حرفی بگو

بغض تنهایی ات را بشکن

من هنوز منتظرم

.....



:: بازدید از این مطلب : 805
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 11 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

می گویی عشق

و می روی آنجا که

می تراوند مرگ را

شاخه های آلوده

و می گویند عاشقند

کفن به دست

دنبال گور می گردند

می گویی عشق

و کودکی از گرسنگی

شیون می کند

تو پنجره ها را می بندی

مبادا

صدا به صدا برسد

کوچه ها متروک می شوند

ردپاها ی موازی به هم نمی رسند

 



:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 931
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 18 آذر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

می شود خدا را حس کرد

دور نیست

همیشه تنهاست

ما در خودمان

تنیده می شویم

فرصت برای پرواز می میرد

 



:: بازدید از این مطلب : 638
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 5 آبان 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

آخرین یادگار پاییز

در پله ها بود

مادر بزرگ بود

هنوز نفسی داشت

پاهای خسته از این دنیا

واز پله ها

پنجره ها مرا از او می گرفت

دستش که رها شد فهمیدم

دندانهایش برای من ماند

هر روز آنها را مسواک می زنم

با آنها حرف می زنم

مادر بزرگ همیشه با من است

 



:: بازدید از این مطلب : 746
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 22 مهر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

اینجا سرد است

کلمات را آتش میزنم

آخرین نفسهایم را

در تلو لو احساسات تو

یخ می زنم

از من تا تو

چند کهکشان راه است

فاصله ها که زیاد می شوند

گریه ها کاری از پیش نمی برند

چایی بدون تو

طعم نداری می دهد

کدام جاده مرا به تو می رساند

 



:: بازدید از این مطلب : 385
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 20 مهر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

در من تکرار می شوی 

عاشقانه جوانه می زنی

در سطری دیگر

نیستی

ودر سطری دیگر

حلقه ای از غریبه در انگشت داری

فراموشی چیز خوبی است

من فراموشکار نیستم

من تندیسی از دردم

یک جنین از دردم

من با درد زاده شدم

با درد انس گرفتم

به درد عادت دارم

 



:: بازدید از این مطلب : 582
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 مهر 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 756
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی


:: بازدید از این مطلب : 694
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

هنوز دوستت دارم

به عشق تو معتادم

لیوانها شهادت می دهند

بشقابها حرفم را می فهمند

دفترهایم

از اسمت پر مشود

بهانه ای برای

دوست داشتنت هست

در ذهنم تو را تداعی می کنم

با همان هرم

مرا گرم می کنی

دلگرم می شوم به زندگی

 



:: بازدید از این مطلب : 726
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

مرا نمی بینی

نگاهم نمی کنی

با غرور رد می شوی

من در تو می مانم

راه نزدیک می شد اگر

به خودت

زحمت نگاه می دادی

هنوز در

خلسه های تو اسیرم

پاییز فصل دیدار بود

وتواز من دور می شوی

حتا شاپرکها می دانند

که عاشق نیستی

 

 



:: برچسب‌ها: عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 808
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاظم رستمی

همتونو دوست دارم به عشقتون می نویسم و زندگی می کنم

چه اهمیت دارد که گاه می رویند قارچهای غربت

می خواهم بنویسم

آغاز می شوی 

به راه می افتی

خدا منتظر 

من و توست

 



:: بازدید از این مطلب : 646
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 مرداد 1387 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد